گوزل آقا !!!

اجازه بدید بهتون یادآوری کنم که اگه یه روز مه پاره سیمین بری رو دیدید و افتادید تو یه بلوای عشقی !!! قبل از اینکه برید سوپر سر کوچه و چیزی بخرید ( هر چی ذهن منحرفه !!!شاید منظورم خرید یه شیشه پاک کن برای والده محترمه تونه ... ) بشینید و حســــــــــــــــابی فک کنید

چون ممکنه همین که پاتون رسید به منزل از شدت قلمبگی عشقتون بگید من زن می خوام ( یا خاطر فلانی رو  میخوام ... یا چمدونم ، من می خوام تشکیل خانواده بدم )

فراموش نکنید ، آدمها هم مثل یه سیب می مونن !!! بعله ...هزارتا چرخ می خورن تا بیافتن پایین  (جااااااااااااااان ؟؟؟ ازمنبر بیام پایین ؟؟؟ ) (ممد ببین این بچه سوسول چی میگه ته سالن !!!)

یک چیزایی ارثیه و ممکنه طرفتون یه روز که از خواب بیدار میشه ، کروموزمهای مادریش اونو به یه موجود گوگولیه مهربون تبدیل کنه که  لنگه اش تو دنیا پیدا نشه !!!

بعععععععععععله ... حتی ممکنه رفتارش طوری باشه که رفیق شفیقتون اعتراف کنه که همسرتون بی نظیره !!!

و ممکنه فردای همون روز که ازخواب بیدار میشه کروموزمهای یه بنده خدایی بچربند به بقیه ... و اون موقع است که میشه همون آدم دیروز رو در هیبت فک و فامیلای آقای پتیپل ببینی ،والا ...

آقاجان ،اول برید خوب تحقیق کنید که والدین این طرف از لحاظ کروموزمی در یک سطح هستند یا نه ؟؟؟ بعد برید تق تق در بزنید که منو به غلامی بپذیرید و فلان و بهمان ...

حکایت بنده هم حکایت همون سیبه ... امروز از اون دنده بلند شده بودم ها ... آی می چرخیدم !!!

موقع ناهار بود که مرد پرسید :چیزی شده  اقدس ؟؟؟

داشتم تو ذهنم دنبال دلیلی می گشتم که یکهو فهمیدم چند ثانیه ای هست که به طرز کاملن وحشتناکی زل زده ام به بنده خدا ...

هر کی امروز جای من بود باید راه میرفت و آواز سر میکرد : همه چی آرومه ،من چقدر خوشحالم  (یا خوشبختم ؟؟؟)(یعنی فک کردین با این اخلاق گند امروزم حوصله دارم جفنگیات این مردک رو یادم بیارم ،هوم ؟؟؟ )

بعدشم خواستم یه چرت کوچولو بزنم که با صدای بسته شدن در فهمیدم مرد بی صدا رفته تا چرت کوچولوی دو ساعته ام پاره نشه !!! از بس که گوگولیه این آدم ...

با خودم گفتم :بلند شم و از این جمله به بعد هیچی  یادم نمیاد تا چشامو باز کردم و دیدم یه ساعت دیگه ام خوابیدم ماشالا ...

همه ی اینا به کنار ، گوزل آقا چوخ گوزلیدی ، وردی بیر چیچک ده چیخاردی !!! (اگه بفهمید این ضرب المثل این وسط چیکاره بود یه جایزه پیش من دارین )



                                                                                                           
نظرات 10 + ارسال نظر
ستوده 21 دی 1389 ساعت 06:36 ق.ظ http://saba055.blogsky.com

سلام دوست عزیز.
من یک رهگذری هستم که به طور اتفاقی سر از خانه شما در آوردم .
وقتی اسم وبتون را دیدم فکر کرد یک مردی داره در مورد وراجی های همسایه شون حرف میزنه اصلا تصور نمیکردم که خودتون دارید در مورد اتفاقات روزمره زندگی صحبت میکنید .
به هر حال وب جالب وخوبی دارید .
موفق باشید .

کرگدن 21 دی 1389 ساعت 09:58 ق.ظ

من الان بو ضرب المثلی اوز گولملی ذهنیم ده بیربط ترین یولدان یاپوشدوردوم سیزین بوگونکو حالاتیزه و بیر بتر گولملی شی ایچیندن چیخدی کی گل اوتور سیاحت اله !!

وال امن ز ترکی دوت اکلمه میدونم و چن تا ضرب المثل که خیلی دوسشون دارم !!!
این متن رو هم ارسال می کنم برای مرد تا ترجمه کنن برامون

تندک 21 دی 1389 ساعت 11:54 ق.ظ

ایلده من کلن ترکی بیلمیرم!
هیچی هم نفهمیدم اصلن

والا منم هیچی نمی فهمم ازش !!!
نه از ترکی نه از نوشته ام !!!

امید 21 دی 1389 ساعت 11:59 ق.ظ

اقدس خانووم اول از همه باید بگم زبان ترکی ات خیلی پیشرفت کرده بهت تبریک میگم۰ در ثانی همه آدما بدی هایی هم دارند که باید یه جورایی ازش چشم پوشی کرد به خصوص اگه دوستشون داشته باشیم این کار راحت تر میشه و البته خودمون هم کمتر اذیت میشیم. در هر صورت نوشته هات بهم احساس خوبی میده و باعث میشه در مورد اونا فکر کنم . بهت تبریک میگم به خاطر این استعداد و البته به همسرت (دوست خوبم)به خاطر تو.دخترک رو هم برام ببوس.

ـ سلام علیکم ... بعععله کمال همنشین در من اثر کرده !!!‌
ـ شماکه ایشالا متن رو فهمیدی ؟؟؟ فک نکنم کسی اینجا اندازه شما منو و کروموزوم هامو بشناسه
ـ موافقم ... ببینم این که میگن عشق چشم آدمو کور میکنه به این مربوط میشه ؟؟؟ و صد البته که اینا رو باید به همسرگراممان بگویید که کمتر اذیت شه !!!
ـمرسی ...مرسی
ـ بی اغراق بگم که داشتن برادرایی مثل شماست که به من و ما احساس خوبی میده ...
ـ فک کنم دخترک هم امشب به کفایت اذیتتون کرد

اگه کسی کلا فهمید این متن چی می گه باید جایزه بگیره ( چه برسه به این ضرب المثل نامانوس ! )
راستی شما که نمیای به من بگی مطلب جدید نوشتی واسه همین لینکت کردم ! شما هم اگه خواستی لینکم کن !

سعی کن ...تو میتونی بفهمی !!!
ـ لینک شما رو هم فردا تو گوگل ریدرم میذارم .مرسی

lilita 21 دی 1389 ساعت 03:47 ب.ظ http://lilitaa.blogsky.com/



به جان خودم اقدسی میام حالتو میگیرما! این کلمات شنیع گوز و موز و ایا چیه نوشتی زن؟ خجالت نمیکشی؟ همین شماهایید که حیثیت وبلاگستونو به گه میکشید دیگه آبجی

حالا هی من بگم ذهن منحرفتو !!!

lilita 21 دی 1389 ساعت 03:50 ب.ظ http://lilitaa.blogsky.com/

اقدسی جون من این کرگدن چی میگه؟؟؟؟؟؟ هاااااااا؟؟؟؟
من بیلمیرم

lilita 21 دی 1389 ساعت 05:06 ب.ظ http://lilitaa.blogsky.com/

ایییییییییییییییییییییییییییینقد خسته ام اقدسی. امروز بعد از سه روز از کرج اومدم. اینقده هم سرد بود لامصب همه ی استخونهام پکید از سرما حالا هم از زور خستگی خوابم نمی بره

عزیزم ... خسته نباشی
امتحان چطور بود ؟؟؟

سلام
ممنون بااینکه عکسامو بصورت خصوصی هم می بینید
باز وقت می گذارید و مجدد از فوتو بلاگم دیدن می کنید.
ممنون از نظراتتون که برام مفیده و کمکها و تبلیغات منحصر به فردتان برای فتوبلاگم.
از تمام دوستاتون که به واسطه شما به من سر میزنند ممنونم . سعی میکنم حتما جواب دوستان را بدم.

سلام آقا فرزاد ...(اسمتون رو چرا ننوشتین ؟؟؟)
بی تعارف عکساتون انقدر دوست داشتنی هستن که نمیشه هی نبینمشون ...

فتح باغ 22 دی 1389 ساعت 11:13 ق.ظ http://fathebagh.blogsky.com

سلام اقدس خانوم جان

قالب وبلاگ جدید مبارک . من این رو که روز اول دیدم خیلی دوست داشتم. امیدوارم از بلاگ اسکای راضی باشی.
خوشم می یاد از نوشته هات. قشنگن!

سلام ... مرسی از لطفتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد